کارنامه ام پر از تقلب گناه ،
خط خطی سیاه
هیچوقت درسخوان نبوده ام ولی
همیشه سعی کرده ام که در کلاس درس تو
دفتر مشق ساده ام ، پر از صد آفرین شود
راستی دو روز قبل
سر زده به کارنامه ی دل امید ،
همکلاسی من ، سر زدی
ولی چرا به خانه ی حقیر قلب من نیامدی !
رد شدم !
قبول می کنم
ولی به من بگو ، کی مرا قبول می کنی ؟
نا امید نیستم ولی به خاطر خدا
از کنار نمره های زیر ده عبور کن
خانه ی دل مرا پر از سرور کن
...
پ.ن : میدونم که در این بهار قرآن ، زمانی که باران بخشش ات شروع به باریدن می کنه ،
تو آنقدر با مرامی که قبولمان می کنی و نام ما را هم در دفتر عشقت تبت می کنی
..
خدای خوبم !
نمیدانم این لباس سیاه گناه را چه کسی به تنم کرد !
نمیدانم این چرتکه ی چرت خطا را کی به دستم داد !
نمیدانم کدام دست پلید تو را از من دور کرد !
میخواهم اگر اجازه بدی ، در این ایام اجابت ، از جریان زلال توبه بنوشم و به
عافیت برسم .
میخواهم دانه دانه خواهش بکارم و بغل بغل بخشش بچینم .
در این لحظه های ناب نیایش ، می خواهم « دعای سحر » سر بکشم و دست
« ربنا » را ببوسم .میدانم که اگر زخمهای قلبم را تو ببندی ، التیام آنها حتمی است .
میخواهم زیر باران رحمتت خیس بشم ؛ و در دریای بیکران کرمت غرق .
اجازه هست ؟!
نظرات شما عزیزان: